اشتباهِ املایی
چرا من خزعبل و مینوشتم خزئبل؟ دیشب که داشتم تو کانال زهرا مرادپور گشت میزدم با املای خزعبل روبرو شدم. رفتم سایت واژه یاب و جستجو
چرا من خزعبل و مینوشتم خزئبل؟ دیشب که داشتم تو کانال زهرا مرادپور گشت میزدم با املای خزعبل روبرو شدم. رفتم سایت واژه یاب و جستجو
به نظرت داستان ساخته شدن عروسکها چیست؟ به نظرت هر عروسکی را چه کسی ساخته است؟ چه کسی دوخته است؟ وقتی عروسک را میساخته
میگویند خردادیها مودیاند. یکجا خواندم که نوشته بود خرداد هوایش مشخص نیست یه لحظه بارانی یه لحظه آفتابی دیگر چه برسد به آدمهایش. همیشه
کابوسهایت را دنبال کن. کابوسهایت را دنبال کن؟ کابوسهایت را؟ کابوسها را چطور میشود دنبال کرد؟ اصلا مگر میشود دنبال کابوس گشت؟ مگر میشود
تظاهر میکنم نوشتن بلدم و با نوشتن خزعبلات، درون پر تلاطمم را آرام میکنم. درون پر تلاطمی که عطش نوشتن دارد و میخواهد چیز
از گروهی که تارهای تنیده شده روی دیوارهایش مثل طناب شده بود یکهویی صدا آمد. گروهی که خیلی وقت بود که دیگر کسی به
نگاهم را به «تا کِی؟» که روی دیوار است میدوزم. میدانی منظورم چیست؟ تا کِی قرار است ادامه دهم؟ تا کِی قرار است بی خیال
دلم تنگ میشود امروز ساکت تر بودم. از روزهای دیگر ساکت تر بودم. شاید به خاطر وجود آقای محتشمی بود شاید هم به خاطر دوری
گاهی میخواهم از نوشتن استعفا بدهم اما میدانم که نمیتوانم. استعفای من از نوشتن به یکروز هم نمیرسد. یک روز نه به چند ساعت هم
کتابم ( گفتوگوهای عاشقانه) را با خود برده بودم سرکار تا در سرویس بخوانم. روز قبل رسیده بود و برای خواندش ذوق داشتم. چند صفحهای