نوشته‌های من

قلب‌خوار

  با درد قلبم نگاهم را بهش دوختم. چرا اینقدر وحشتناک درد می‌کرد. وارد سینه‌ام شدم که دیدم قلبم را دستش گرفته و دارد گاز

ادامه مطلب »

اشتباهِ املایی

  چرا من خزعبل و می‌نوشتم خزئبل؟ دیشب که داشتم تو کانال زهرا مرادپور گشت می‌زدم با املای خزعبل روبرو شدم. رفتم سایت واژه‌ یاب و جستجو

ادامه مطلب »

خردادیِ مودی

  می‌گویند خردادی‌ها مودی‌اند. یک‌جا خواندم که نوشته بود خرداد هوایش مشخص نیست یه لحظه بارانی یه لحظه آفتابی دیگر چه برسد به آدم‌هایش. همیشه

ادامه مطلب »

کابوس‌هایت را دنبال کن

  کابوس‌هایت را دنبال کن. کابوس‌هایت را دنبال کن؟ کابوس‌هایت را؟ کابوس‌ها را چطور می‌شود دنبال کرد؟ اصلا مگر می‌شود دنبال کابوس گشت؟ مگر می‌شود

ادامه مطلب »

تقصیرِ کیست؟

  تظاهر می‌کنم نوشتن بلدم و با نوشتن خزعبلات، درون پر تلاطمم را آرام می‌کنم. درون پر تلاطمی که عطش نوشتن دارد و می‌خواهد چیز

ادامه مطلب »

تولد

  از گروهی که تارهای تنیده شده روی دیوارهایش مثل طناب شده بود یک‌هویی صدا آمد. گروهی که خیلی وقت بود که دیگر کسی به

ادامه مطلب »