بی‌خیال هنر نقاشی که اَسته (بخش یک)

بی‌خیال هنر نقاشی که اَسته
آنها می‌گویند من می‌گویم
بخش یک

آنها می‌گویند کسی که فقط نقاشی را دقیقن شبیه به عکس درمی‌آورد نقاش نیست. هنرمند نیست. هیچی حالی‌اش نمی‌شود. اندیشه ندارد. هنر ندارد. خلاقیت ندارد. هیچ چیزی ندارد.

اما من می‌گویم. بی خیال هنر منر این چیزها. باشد هنرمند نیستند اما نقاشی که می‌کشند. حتا اگه طرح اولیه را هم کپی کنند باز هم نقاشی می‌کشند. چون چیزی که مهم است رنگ و سایه زدن نقاشی است. درست در نقاشی رئال عکس را  باز تولید می‌کنند اما مگر می‌شود که به آن نقاشی نگفت؟ اصلن تعریف نقاشی را می‌دانید؟ کشیده شدن خط، رنگ روی کاغذ یا بوم را نقاشی می‌گویند. چهار تا خط هم کنار هم که شکل خانه بشود را نقاشی می‌نامند. از همان اول این را به ما گفته‌اند نقاشی.

حالا به نظرتان به کسی که چهره می‌کشد چه می‌گویند؟ هان؟ کسی که رئال و هایپررئال می‌کشد؟ هنرمند و اندیشه و هزار کوفت و زهر‌مار و خلاقیت را بی‌خیال کسی که چهره می‌کشد چه کار دارد می‌کند دقیقن؟

آنها می‌گویند کسی که چهره می‌کشد نقاشی نمی‌کشد. من می‌گویم می‌کشد.

آنها می‌گویند کسی که طرح اولیه را کپی کند نقاش نیست. من می‌گویم هست.

آنها می‌گویند مهم طرح اولیه‌اس. من می‌گویم مهم سایه زدن است.

آنها می‌گویند کسی که هایپر‌رئال می‌کشد هیچ هنری ندارد. هیچی ندارد. اما من می‌گویم دارد. صبر دارد. صبری دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند تصور کند. موبه‌مو و ریزبه‌ریز همه چیز را درآوردن کار هر کسی نیست. صبر می‌خاهد تلاش می‌خاهد. و این خودش هنر است.

آنها می‌گویند کسی که نقاشی چهره می‌کشد هیچ کار خاصی نمی‌کند. بی ارزش است کارش.
من می‌گویم خیلی هم کار خاصی می‌کند اگر می‌توانی و فکر می‌کنی خیلی مزخرف و بیخودی هست بشین انجامش بده ببینم می‌توانی همین کار بیخودی را انجامش بدهی یا نه؟

اگر آنهایی که چهره می‌کشند بگویند چهار تا خط و درهم کردن رنگ که هنر نمی‌شود ببین چطوری حمله کنند که شما که از هنر هیچ نمی‌دانی چرا حرف می‌زنید و باید بگویم شما که از هایپر‌رئال هیچ نمی‌دانی چرا حرف می‌زنید؟  اصلن می‌دانید که کشیدن یه چشم چقدر زمان می‌برد؟

چرا باید برای بالا بردن کاری تلاش دیگران را هیچ بشماریم؟

آنها می‌گویند که نقاشی هایپررئال بی‌خودی است.
من می‌گویم نیست. فقط باید تجربه‌اش کرده باشی. فقط باید نقاشی را شبیه خودش کشیده باشی تا بفهمی که این چیزی که می‌گویم چه حالی دارد و چه حسی دارد.

تا وقتی که حسی را تجربه نکرده‌اید چطور می‌توانید که آن را بی ارزش بدانید؟

اوکی نقاشی چهره بدردنخور و مزخرف و بدون هنر و بدون اندیشه و بدون نمی‌دانم همه چی. چرا از تابلو‌های معروف جهان سه‌تایشان نقاشی چهره است. مونالیزا. فریدا. دختری با گوشواره مرواید. هان؟ چرا؟ حتمن حالا می‌گویند که آنها که هایپررئال نبوده‌اند. آنها نقاشی بوده‌اند و فلان و فلان و فلان.

هرکاری که تلاش و صبر و عشق بخاهد ارزشمند است. همین. حالا می‌خاهد اسم نقاشی را رویش بگذارند یا نه.

ندا احمدی :):

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط