غرهایم را می‌خورم

دلم می‌خاهد فقط غر بزنم. فقط غر بزنم و غر بزنم و خودم را خالی کنم اما غرهایم را می‌خورم. حتا خودم هم حوصله‌ی شنیدن غرهایم را ندارم دیگر چه برسد به بقیه.
غرهایم را می‌خورم و غرهای درونم هی بیشتر و بیشتر و بیشتر می‌شود.
غرهایم مزه‌ی زردچوبه می‌دهد حالم را بهم می‌زند اما نمی‌توانم بیرون بریزمشان.
حتا نمی‌توانم غرهایم را بنویسم. حتا از نوشتنشان هم بیزارم.
می‌خورمشان و هی بیشتر دلم را بهم می‌زند.

غرهای شما چه مزه‌ای می‌دهد؟

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط