خنده‌اش گم شده بود

 

او سال‌ها بود که به دنبال لبخندش می‌گشت.
به همه می‌گفت خنده‌اش را گم کرده است.
اما هر شب خنده‌اش را از جیبش در می‌آورد و به آن نگاه می‌کرد.
روز بعد دوباره به دنبال خنده‌اش می‌رفت.

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط