من شبیه مداد رنگی‌ام

 

من شبیه مداد رنگی‌ام.
مداد رنگی‌ای که هر روز یک رنگش را نشان می‌دهد.
بعضی روزها زردم درست مثل زرد پر انرژی.
بعضی روزها سیاه، خشن و عصبانی و اخمالو.
یک روز خاکستری می‌شوم، افسرده و بی‌حال.
یک روز قهوه‌ای یعنی می‌توانم همه را نابود کنم.
بعضی روزها آبی، از همین آبی‌هایی که چرک شده‌اند و رو به خاکستری می‌روند، خسته و مریض.
یک روز نارنجی، شاد و خندان.
روزهایی که بی‌حوصله‌ام بی‌رنگ می‌شوم.
گاهی توی یک روز چند رنگ می‌شوم مثلا زردم ولی یک‌هویی خاکستری می‌شوم.
یا روزهایی که بی‌رنگم تلاش می‌کنم حداقل کمی نارنجی باشم ولی باز نارنجی فرار می‌کند، تحمل این همه بی‌رنگی را ندارد.
بعضی وقت‌ها بنفش می‌شوم حس پولدارها به من دست می‌دهد، می‌روم هر چه دارم را خرج می‌کنم و به خاکی تبدیل می‌شوم، بی‌پول.
بعضی روزها هم زرد و نارنجی و سفیدِ مثبت بودنم با هم بیرون می‌آیند.
خوب وقتی این‌جوری می‌شوم رنگ‌هایم آن‌قدر زیاد می‌شود که روی بقیه هم رنگ‌هایم را پرت می‌کنم تا آن‌ها هم مثل من نارنجی بشوند، زرد بشوند، سبز و آبی و صورتی بشوند.

ندا احمدی :):

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط